معنی همگن سازى مواد مخلوط
حل جدول
هموژنیزاسیون
همگن
یکنواخت
از مواد اولیه رنگ سازى
آنتراسن
از مواد مصنوعى لوله سازى
پولیکا
لغت نامه دهخدا
همگن. [هََ گ ِ] (ص مرکب) همگین. انباز. شریک. (یادداشت مؤلف). ج، همگنان. رجوع به همگنان شود.
مخلوط
مخلوط. [م َ] (ع ص) آمیخته شده. (غیاث) (آنندراج) (از اقرب الموارد). آمیخته و درهم و شوریده و سرشته. (ناظم الاطباء).
- مخلوط شدن،آمیخته شدن. (ناظم الاطباء).
- مخلوط کردن، آمیختن و سرشتن و شوریدن. (ناظم الاطباء).
مواد
مواد. [م َ وادد] (ع اِ) ج ِ ماده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مواد به تشدید دال است ولی فارسیان به تخفیف خوانند و آن جمع ماده که به معنی اصل هرچیز است. (از غیاث) (از آنندراج): سرمایه ٔ جلال و مواد تخفیف طوایف عالم. (سندبادنامه ص 76). و رجوع به ماده شود.
- مواد اربعه، چهار ارکان. عناصر اربعه. چهار آخشیج. استقصات. (یادداشت مؤلف).
- مواد اولیه، مواد اولی. ماده های اصلی هرچیز مانند انواع معادن که از آنها آلات و ادوات مختلف سازند. (از یادداشت مؤلف).
- مواد ثلاث یا ثلاثه، (اصطلاح فلسفی) مواد وجوب و امکان و امتناع است. (فرهنگ علوم عقلی جعفر سجادی).
- مواد خام، ماده هایی که از راه کشاورزی یا تربیت اغنام و احشام به دست آید، مانند شیر و پشم و گندم و جو. (از یادداشت مؤلف).
- مواد صلح، شروط و قیود صلح و بندهای آن. (ناظم الاطباء).
- مواد عقود. رجوع به عقود شود.
فرهنگ معین
همه، همتا، همانند، یکنواخت. [خوانش: (هَ گ) [په.] (اِ.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) همه جمع:همگنان. توضیح این کلمه بصورت مفرد در متون فارسی دیده نشده و جمع آن (همگنان) مستعمل است.
فرهنگ عمید
مادّه
* مواد اولیه: هر نوع مادۀ خامی که برای تهیۀ چیزی به کار میرود،
فرهنگ واژههای فارسی سره
آمیخته، درهم
کلمات بیگانه به فارسی
درهم، آمیخته
واژه پیشنهادی
میکس
معادل ابجد
919