معنی هم پیشه

لغت نامه دهخدا

هم پیشه

هم پیشه. [هََ ش َ / ش ِ] (ص مرکب) هم کسب و هم هنر. (آنندراج). همکار. حریف. (یادداشت مؤلف):
بپرسیدش از دوستان کهن
که باشند هم پیشه و هم سخن.
فردوسی.
پروردگار دینی، آموزگار فضلی
هم پیشه ٔ وفایی هم ریشه ٔ سخایی.
فرخی.
تو همشهری او را و هم پیشه ای
هم اندر سخن چابک اندیشه ای.
نظامی.
بود هم پیشه را هم پیشه دشمن.
نظامی.
گرگ در دشت و شیر در بیشه
همه هم حرفتند و هم پیشه.
اوحدی.

فرهنگ عمید

هم پیشه

کسی که با دیگری دارای یک شغل و پیشه باشد، هم‌شغل، همکار،

حل جدول

هم پیشه

هم پا

همکار

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

هم پیشه

(صفت) کسی که با دیگری دریک شغل شرکت داشته باشد هم شغل همکار.

معادل ابجد

هم پیشه

362

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری