معنی هنا
لغت نامه دهخدا
هنا. [هَِ] (ع مص) عطا دادن. (تاج المصادر بیهقی).
هنا. [هََ] (ع اِ) نسب پست. (از اقرب الموارد).
هنا. [هََ ن َ] (ع ضمیر) لغتی است در انا. (اقرب الموارد). من، ضمیر متکلم مفرد. رجوع به انا شود.
هنا. [هَُ نا / هَُ ن ْ نا] (ع ق) اینجا. (منتهی الارب).
حل جدول
عربی به فارسی
اینجا , در اینجا , در این موقع , اکنون , در این باره , بدینسو , حاضر , در این
فرهنگ فارسی هوشیار
نژاد پست اینجا
فرهنگ فارسی آزاد
هَنّا، آنجا (اسم اشاره به دور)،
معادل ابجد
56