معنی هواسنج

لغت نامه دهخدا

هواسنج

هواسنج. [هََ س َ] (نف مرکب) سنجنده ٔ هوا. || (اِ مرکب) ابزاری که فشار هوا و به همین مناسبت ارتفاعات و تغییرات آتمسفریک را بدان سنجند.

فرهنگ معین

هواسنج

(هَ. سَ) (اِمر.) ابزاری که با آن فشار هوا سنجیده می شود؛ بارومتر.

فرهنگ عمید

هواسنج

آلتی برای اندازه‌گیری فشار هوا و تعیین تغییرات جوّی، فشارسنج، بارومتر، میزان‌الهوا،

حل جدول

هواسنج

اختراعی از توریچلی ایتالیایی

بارومتر

مترادف و متضاد زبان فارسی

هواسنج

حرارت‌سنج، دماسنج، میزان‌الحراره

فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

هواسنج

بارومیتر

فرهنگ فارسی هوشیار

هواسنج

وسیله سنجش فشار هوا، بارومتر

فارسی به ایتالیایی

هواسنج

barometro

واژه پیشنهادی

هواسنج

بارومتر

معادل ابجد

هواسنج

125

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری