معنی هویت
لغت نامه دهخدا
هویت. [هَُ وی ی َ] (ع اِ) هُویّه. رجوع به هُویّه شود.
فرهنگ معین
(هُ و یَّ) [ع. هویه] (اِ.) شخصیت، ذات، حقیقت چیز.
فرهنگ عمید
آنچه از نام، نام خانوادگی، نام پدر و ویژگیهای دیگر که شخص بدان ها شناخته میشود،
حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد، شخصیت، ذات،
هستی، وجود،
حل جدول
فردیت هر کس
فرهنگ واژههای فارسی سره
چبود، نام و نشان، کیستی
مترادف و متضاد زبان فارسی
ماهیت، وجود، هستی، تشخص
فارسی به انگلیسی
Identification, Identity
فارسی به ترکی
kimlik, hüviyet
فارسی به عربی
شخصیه، هویه
فرهنگ فارسی هوشیار
شخصیت، ذات هستی
فارسی به ایتالیایی
identità
معادل ابجد
421