معنی هیلا

لغت نامه دهخدا

هیلا

هیلا. [هََ / هَِ] (اِ) باشه را گویند و آن پرنده ای است شکاری کوچکتر از باز. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). || (اِخ) نام غولی ماده است در شعر ذیل از نظامی:
ماده هیلاو نام نر غیلاست
کارشان کردن بدی و بلاست.
نظامی.

حل جدول

هیلا

باشه

نام دیگر پرنده باشه


جواد افهمی (هیلا)

خورشید بر شانه راستشان می تابید


محمدرضا کاتب (هیلا)

آفتاب پرست نازنین


سلمان امین (هیلا)

قلعه مرغی؛ روزگار هرمی


غلیواج ، ترلان ، صقر ، قرقی ، هیلا ، باز

پرنده شکاری


غلیواج، ترلان، صقر، قرقی، هیلا، باز

پرنده شکاری


پرنده اى شکارى

هیلا


از پرندگان شکاری

هیلا

نام های ایرانی

هیلا

دخترانه، پرنده ای شکاری کوچکتر از باز

گویش مازندرانی

هیلا

رودخانه

فارسی به انگلیسی

معادل ابجد

هیلا

46

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری