معنی وات

لغت نامه دهخدا

وات

وات. (اِخ) جیمز. دانشمند مخترع معروف انگلیسی که در سال 1736 م. متولد شدو در 1819 درگذشت. وی یکی از دانشمندانی است که برای سنجش نیرو (در علوم) «اسب بخار» را برابر Kgm 75 =یک اسب بخار، انتخاب کرد. واحد سنجش نیروی الکتریسته نیز به نام او خوانده میشود. رجوع به وات (ماده ٔ قبل) شود. دانشمند مذکور پس از آنکه دنی پاپن قوه ٔ بخار را کشف کرد توانست آن را در ماشین های نخ ریسی و نساجی به کار برد و این امرخود تحول شگرفی در وضع صنایع انگلستان ایجاد کرد.

وات. [ت َ] (اِخ) در اصطلاح اوستائی، فرشته ٔ باد. در اوستا معمولا به معنی باد و گاهی اسم خاص «ایزدباد» میباشد. روز 22 ماه در محافظت این ایزد است در بندهشن واترنگبوی (بادرنگبوی) گیاه مخصوص ایزدباد نامیده شده است. (از یشت ها ترجمه ٔ پورداود ج 2 ص 136).

وات. (اِ) سخن. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری) (رشیدی) (ناظم الاطباء). || حرف. (برهان) (جهانگیری) (رشیدی) (ناظم الاطباء). ترجمه ٔ حرف. و هر سخنی که از دو وات آمیخته باشد دو حرفی خوانند همچون سر و دم و بر. (آنندراج).

وات. (اِ) پوستین. (رشیدی) (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به واتگر و رجوع به پوستین شود.

وات. (اِ) (اصطلاح فیزیکی) واحدی که برای سنجش نیروی الکتریسیته در علوم به کار میرود. این واحد به نام «وات » دانشمند ومخترع معروف انگلیسی نامیده شده است و متناسب است با مقدار مقاومت هادی جریان الکتریسیته ضرب در مجذور (توان دوم) شدت جریانی که از مولد ایجاد میشود، ضرب در مدت زمانی که الکتریسیته ٔ مذکور جریان داشته باشدو معمولاً با این فرمول نشان داده میشود:i2t R = W
که در این فرمول W حرف اول نام وات بعنوان واحد نیروی الکتریسیته و R حرف اول کلمه «رزیستانس » به معنی مقاومت و i حرف نخستین کلمه ٔ «اَنتانسیته » به معنی شدت و قدرت جریان و t حرف نخستین کلمه ٔ «تان » به معنی زمان و مدت انتخاب شده است. || در دستگاه S.K.M نیز ثانیه ژول = W واحد توان است. (الکتریسیته دکتر عبداﷲ ریاضی ص 34). و رجوع به وات (جیمز) شود.

فرهنگ معین

وات

(اِ.) کلمه، سخن.

[انگ - فر.] (اِ.) واحدی است که برای سنجش مقدار نیروی الکتریسیته بکار می رود و معادل است با مقدار یک ژول انرژی در یک ثانیه، به عبارت دیگر هرگاه از یک سیم هادی آن قدر جریان الکتریسیته بگذرد که معادل یک ژول انرژی در یک ثانیه مصرف شود، گوییم به اندازه یک

(اِ.) پوستین.

فرهنگ عمید

وات

پوستین،

واحد قدرت الکتریسیته که برای ادامۀ جریان برق لازم می‌شود. δ برگرفته از نام جیمز وات، مخترع دیگ بخار،

حرف، سخن،
کلمه،

حل جدول

وات

ژول در ثانیه

واحد سنجش توان

ژول در ثانیه، مخترع اسکاتلندی ماشین بخار

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

وات

نویسه

مترادف و متضاد زبان فارسی

وات

کلمه، واژه، سخن، پوستین

فارسی به انگلیسی

وات‌

Character

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

وات

واط

فرهنگ فارسی هوشیار

وات

واحد قوه الکتریک، که جهت ادامه جریان برق لازم میشود سخن

فرهنگ فارسی آزاد

وات

وات، (1819- 1736) جیمز وات James watte مهندس و مکانیسین اسکاتلندی است که نوعی ماشینِ بخار را اختراع نمودو وی اختراعات دیگر هم بدارد و به یاد و احترامِ او واحدِ نیروی برق را «وات» نامگذاری کردند،

معادل ابجد

وات

407

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری