معنی واحدی برای سطح
حل جدول
لغت نامه دهخدا
واحدی. [ح ِ دی ی] (ص نسبی) منسوب به واحد.
واژه پیشنهادی
دست
واحدی برای انرژی
کالری
فارنهایت
سانتیگراد
اسب بخار
ژول
کیلوکالری
ولت
واحدی برای مایعات
دکالیتر
معادل ابجد
319