معنی واضع فلسفه کمونیسم جدید
حل جدول
لغت نامه دهخدا
کمونیسم. [ک ُ مو / م ُ] (فرانسوی، اِ) رجوع به کمونیزم شود.
واضع
واضع. [ض ِ] (اِخ) روستائی در یمن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مخلافی است در یمن. (معجم البلدان).
واضع. [ض ِ] (ع ص) نهنده ٔ چیزی در جائی. (آنندراج) (ناظم الاطباء). || سازنده. (ناظم الاطباء). بناکننده. || آفریننده. پیداکننده. (آنندراج) (ناظم الاطباء):
اختر سعدی و عالم ز فروغ تو منیر
واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم.
سعدی (مجالس).
|| شارع و آنکه در میان مردمان وضع قانون می نهد. (ناظم الاطباء). || شتر گیاه ترش چرنده. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || زن بی خِمار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || زن آبستن شونده در آخر طُهر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || زن زاینده. || حدیث دروغ سازنده. (اقرب الموارد).
واژه پیشنهادی
رنه دکارت
فرهنگ فارسی هوشیار
مرام و مسلک اشتراکی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مکتبی که نظریۀ محوری آن حذف مالکیت خصوصی، تکیه بر مالکیت عمومی، و ایجاد جامعهای بیطبقه است،
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی آزاد
کُمونیسم Communism، مرام و نظام اجتماعی- اقتصادی- سیاسی و حکومتی است بر مبنای عقائد سوسیالیستی در عقیده به مالکیّت مشترک اموال و اراضی و منابع و منافع و محصولات مالی و ردّ مالکیتهای فردی و سرمایه داری با اجرا بطرز و رویّه قانونی، و تنفیذ اصلِ " کار تا حد استعداد و توانائی و دریافت تا حدّ استحقاق و نیازمندی. "
ترکی به فارسی
فلسفه
معادل ابجد
1379