معنی والتر

حل جدول

والتر

مخترع سینمای سه بعدی


والتر رودلف هس

برنده نوبل پزشکی در سال 1949 میلادی


رمان والتر اسکات

آیوانهو

آیوانهو، بانوی دریاچه، راب روی، خاتون دریا

سخن بزرگان

والتر

آزادی چیزی است شبیه سلامتی؛ تا زمانی که این دو را از دست ندهیم، قدرشان را نمی دانیم.

هنر، عواطف و احساسات بشری را جمع می کند.

یک حکومت بد همیشه تا جایی برای ماندن خود پافشاری می کند که به نظر می آید تغییر آن، آسانتر از ترمیم آن است.


والتر لیپمن

زمانی که همه یکسان فکر می کنند، دیگر کسی بیشتر نمی اندیشد.

برای درک خرد، خرد لازم است؛ برای فرد ناشنوا موسیقی هیچ چَمی ندارد.


والتر بنیامین

تنها راه شناخت یک نفر، دوست داشتن او بدون هیچ امیدی است.

یک نفر هرچه بیشتر در برابر امور سنّتی جبههگیری کند، بیرحمانهتر [=نامهربانانهتر]، زندگی خصوصیاش را تابع [=پیرو] آن معیارهایی [=سنجه] میسازد که آرزو میکند قوانین جامعهی آینده گردند.

برای منتقد [=خُردهگیر]، همکارانش، برترین مرجعیت را دارا هستند و نه مردم. و از آن کمتر، نسلهای آینده.

کشتن یک جنایتکار، شاید کاری اخلاقی باشد- ولی مشروعیت دادن [روا دانستن] به آن، هرگز.

هیچ ارادهی سالمی [درست و بیگزند] وجود ندارد که تخیّل دقیق از تصویری، به همراهش نباشد.

امروزه ساختار زندگی، بیش از آنکه برآمده از باورها باشد، در ارادهی رخدادهاست؛ رخدادهایی که هیچگاه بنیان آن باورها قرار نگرفتهاند.

نبوغ [هوش سرشار]، خود را به کار سپردن است.

موضوع [جستار] هر گفتگو به گونهای اجتنابناپذیر [گریزناپذیر]، وضع زندگی و پول شده است: گفتگو، هیچگاه به نگرانی و درد و رنج افراد نمیکشد اگر چنین میشد، دستکم میتوانستند به یکدیگر کمک کنند و نه به بیان کلّی این وضعیت.

کسی که از راه فالگیری، جویای آینده میشود، نادانسته، آگاهی قلبی خود از رویدادهای آینده را که هزار بار درستتر از پیشگویی هر فالگیری است، نادیده میگیرد.

فقط، کسی که روی جاده گام برمیدارد، از نیرویی که در آن است، باخبر میشود.

جدل [یک و دو کردن]، یعنی کتابی را با بکار بردن چند سخن آن، نابود کردن. هرچه کتاب، کمتر بررسی شود، بهتر است. فقط کسی که بتواند کتابی را ویران کند، میتواند آن را نقد کند [بر آن خرده گیرد].

به تنهایی غذا خوردن، آدم را سخت و خشن میکند.

برای کسی که به انبوه نامههای کهن مینگرد، تمبری که دیرگاهیست از رواج افتاده، بر پاکتی فرسوده، از خواندن دهها برگ، سخن بیشتری برای گفتن دارد.

آن که مقیّد [در بند] به آداب همنشینی و مخالفِ دروغ گفتن است، مانند کسی است که از مُد پیروی میکند، ولی جلیقه نمیپوشد.

خوشبختی، یعنی توانایی شناختِ خود، بدون ترسیدن.

موضوع [=جستار] هر گفتگو به گونهای اجتنابناپذیر [=گریزناپذیر]، وضع زندگی و پول شده است: گفتگو، هیچگاه به نگرانی و درد و رنج افراد نمیکشد اگر چنین میشد، دستکم میتوانستند به یکدیگر کمک کنند و نه به بیان کلّی این وضعیت.

معشوق در چشم عاشق، همیشه تک و تنهاست.

کشتن یک جنایتکار، شاید کاری اخلاقی باشد- ولی مشروعیت دادن [=روا دانستن] به آن، هرگز.

بدون استثنا، نویسندگان بزرگ، آثار خود را در جهانی میپرورانند که تازه پس از آنها فرا میرسد.


والتر وینچل

یک دوست کسی است که زمانی که دیگران تو را ترک می کنند، به سراغت بیاید.

دوست راستین، دوستی است که زمانی که همه از تو دور میشوند، او به سوی تو میآید.


والتر بگوت

بزرگترین خوشی و لذت در زندگی، انجام آن چیزی است که مردم باور دارند شما نمی توانید انجام دهید.


برنو والتر

من زندگی نمی کنم، مگر برای موسیقی که از زمان جوانی روحم را تسخیر کرده است.

در این دنیای پست و درمانده که کوچکترین شور و اشتیاق با ناامیدی مواجه می شود یگانه روزنه ی گریز، هنر است و بس.


والتر اندرسون

زندگی ما فقط زمانی بهتر میشود که از فرصتها بهرهمند شویم و نخستین و دشوارترین خطر زندگی ما این است که با خودمان روراست باشیم.


سر والتر راج

عشق راستین، آتشی پایدار است که در اندیشه ی انسان شعله ای جاودان دارد. رخوت پیری و مرگ را در آن راهی نیست؛ همیشه چنین خواهد بود.


سر والتر اسکات

کسی که شجاعت ندارد، در او حقیقتی نیز وجود ندارد و کسی هم که حقیقت ندارد، صاحب فضیلتی نیست.

یک ساعت زندگی با افتخار و شکوه به یک قرن گمنام زیستن می ارزد.


جی دونالد والتر

راز شادی در مهر ورزیدن است.

بیوگرافی

والتر پیجن

بازیگر (1897- کانادا 1984) طی جنگ جهانی اول به ارتش کانادا پیوست. در سال 1925 کار بازیگری را با گروه نمایشی موزیکال الس جانیس آغاز کرد. او شخصیتی باوقار، خوش‌صدا و باهوش داشت. برای فیلم «خانم مینیور» و «مادام کوری» کاندیدای دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. از فیلم‌هایش: ساراتوگا، مانکن، عشق‌های قدیم و جدید، اخطار دودقیقه‌ای، گروه شش نفره، سگی که هالیوود را نجات داد، هواپیمای سرقت شده، کوتاه‌ترین روز، تیر اخطار، آخرین باری که پاریس را دیدم.

معادل ابجد

والتر

637

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری