معنی وامخواهی

لغت نامه دهخدا

وامخواهی

وامخواهی. [خوا / خا] (حامص مرکب) عمل وامخواه. وام خواستن. تقاضای وام کردن. استقراض. || مطالبه کردن. وام داده را بازخواستن. محصلی. طلبکاری. مطالبه. عمل وامخواه. رجوع به وامخواه شود.

حل جدول

وامخواهی

استقراض

مترادف و متضاد زبان فارسی

وام‌خواهی

استقراض، قرض، وام‌ستانی،
(متضاد) وام‌دهی

معادل ابجد

وامخواهی

669

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری