معنی وتیره
فرهنگ فارسی هوشیار
وتیره در فارسی روش، گونه، سستکاری، آک، باز داشت، درنگ (اسم) طریقه راه روش وضع: ((چهار پنج روز بدین و تیره گذشت. )) توضیح و تیره از حیث لفظ و معنی مانند ((طریقه)) است (اقرب الموارد) ولی بعضی آنرا ((و تیره)) بر وزن ((زبیده)) (بضم اول) خوانند
فرهنگ معین
طریقه، روش، دستور، نهاد،
فرهنگ عمید
طریقه، راه و روش،
حل جدول
طریقه، راه و روش
نژاد وتیره
ژن
بدبختان وتیره روزان
اشقیا
عامل وراثت، نژاد وتیره
ژن
اسلوب ، روش ، سنت ، طرز ، متد ، نمط ، وتیره
طریقه
طریقه و روش
سیاق
نمط، وتیره
روال، روند، وتیره، اسلوب، رویه، سبک، سیاق، سیرت، طرز، شیوه، آیین
طرز
سنت
نمط، وتیره
وتیره
نمط
وتیره
طریقه وروش
سیاق
نمط، وتیره
روال، روند، وتیره، اسلوب، رویه، سبک، سیاق، سیرت، طرز، شیوه، آیین
طرز
سنت
نمط، وتیره
وتیره
نمط
طریقه و روش و دستور
وتیره
راه و روش و طریقه
وتیره
طریقه و نهاد
وتیره
طریق و روش
وتیره
معادل ابجد
621