معنی وراجی کردن.
لغت نامه دهخدا
وراجی کردن. [وِرْ را ک َ دَ] (مص مرکب) بسیار گفتن. پررودگی کردن. (یادداشت مؤلف). پرحرفی کردن. روده درازی کردن. (فرهنگ فارسی معین). سخت پر و دراز گفتن. (یادداشت مؤلف).
وراجی
وراجی. [وِرْ را] (حامص) هرزه و لاف زدن و به هندی بک بک کرنا. (آنندراج از سفرنامه ٔ شاه ایران). || در تداول پرگویی و با کردن صرف شود:
شغل خوبی زیر سر کن دخل دار
جان بابا را به وراجی چکار؟
بهار (دیوان ج 2 ص 238 از فرهنگ فارسی معین).
- وراجی کردن، پرگویی کردن. پرحرفی کردن.
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) پرحرفی کردن روده درازی کردن.
وراجی
روده درازی پر چانگی پرحرفی روده درازی: شغل خوب زیر سر کن دخل دار جان بابا را به وراجی چکار ک (بهار)
حل جدول
فارسی به عربی
فرهنگ عوامانه
پرگویی و زیاد حرف زدن است.
فرهنگ عمید
پرحرفی، پرگویی،
فرهنگ واژههای فارسی سره
پرگویی
کلمات بیگانه به فارسی
پرگویی
معادل ابجد
494