معنی ورطه
فرهنگ معین
جای خطرناک، منجلاب، گرداب. [خوانش: (وَ ط) [ع. ورطه] (اِ.)]
فرهنگ عمید
گرداب، منجلاب،
جای خطرناک،
محل هلاک،
هر امری که نجات از آن دشوار باشد،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرتگاه، غرقاب، گرداب، لجنزار، لجه، مغاک، مهلکه
فارسی به انگلیسی
Chaos, Chasm, Gulf, Jeopardy, Slough
فرهنگ فارسی هوشیار
هر زمین پست مغاک، بیابان بی راه و بی نشان، گرداب، منجلاب
فارسی به ایتالیایی
abisso
معادل ابجد
220