معنی ورقه حاوی مشخصات فرد

لغت نامه دهخدا

مشخصات

مشخصات. [م ُ ش َخ ْ خ ِ](ع ص، اِ) علائم و نشانه ها که جدا کند از یکدیگر.(یادداشت به خطمرحوم دهخدا). ج ِ مشخصه. و رجوع به مدخل بعد شود.


ورقه

ورقه. [وَ رَق َ / ق ِ] (اِخ) نام عاشق گل شاه است. (برهان) (آنندراج):
مونس مجلس میمون تو هر کس که بود
به تو دلشاد بود همچو به گلشه ورقه.
سوزنی.
عقل همه عاقلان چیره [خیره] شود چون رسد
ورقه به گلشاه من ویسه به رامین من.
مولوی.


حاوی

حاوی. (ع ص) حاو.نعت فاعلی از حی ّ و حوایه. فراگیرنده از هر سوی. محتوی. احاطه کننده. گرادگردگیرنده. از همه سو بر چیزی محیطشونده. محیط. || شامل. مشتمل. محتوی بر. || مارافسای. (مهذب الاسماء). مارگیر. صاحب مار. الذی یرقی الحیه. (اقرب الموارد). حَوّاء.

فرهنگ فارسی آزاد

حاوی

حاوی، در بر دارنده.
َ

فرهنگ فارسی هوشیار

حاوی

‎ در بر اباریش فراگیر، مار گیر، نیرنگباز (اسم) در بر دارنده گرد فرو گیرنده شامل: ((حاوی مطالب سودمند است. ))


مشخصات

(تک: مشخصه) یوتاران ویچاردگان انگشت نما ها نشاختگان (تک: مشخصه) ویچارتاران (اسم) جمع مشخصه (مشخص) (اسم) جمع مشخصه (مشخص)


ورقه

ورقه در فارسی پارسی تازی گشته برگه و نامه (مکتوب) (اسم) یک ورق کاغذ و کتاب و مکتوب، مکتوب رقعه نامه، واحد پول برای شمارش قباله: (سند و مانند آن: سه ورقه قباله ملک. یا ورقه حکمیه. داد نامه. یا ورقه ولادت. زایچه. یا ورقه هویت. شناسنامه. جمع: ورقات، خورشی است. طرز تهیه: تخم مرغ را می شکنند و در ماهی تابه میریزند بعد بادنجان سرخ کرده را که ورق ورق کرده اند و گوجه فرنگی ورق ورق شده را بدان اضافه کنند و میگذارند خود را بگیرد.

مترادف و متضاد زبان فارسی

مشخصات

ویژگیها، مشخصه‌ها

فارسی به عربی

مشخصات

خاصیه، خصائص، نظاره

معادل ابجد

ورقه حاوی مشخصات فرد

2051

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری