معنی وزنه‌بردار طلایی ایران در المپیک 2016

لغت نامه دهخدا

المپیک

المپیک. [اُ ل َ] (فرانسوی، ص) منسوب به المپ. رجوع به المپ شود.
- بازیهای المپیک، رجوع به ماده ٔ بازی (ذیل بازیهای تاریخی) و نیز ماده ٔ المپی و المپیاد شود. از سال 1896 م. مسابقات المپیک مجدداً معمول گردیدو اکنون این مسابقات هر چهار سال یک بار در پایتخت یکی از کشورهای جهان در رشته های مختلف انجام میشود.

فرهنگ عمید

المپیک

مسابقه‌های جهانی ورزشی که هر چهارسال یک‌بار در یکی از کشورها برگزار می‌شود. δ آغاز این مسابقه‌ها تقریباً از هشتصد سال قبل از میلاد و ابتدا منحصر به مسابقه‌های دو بوده بعدها مسابقه‌های مشت‌زنی و ارابه‌رانی و بعضی ورزش‌های دیگر نیز متداول گردید. δ پنج حلقۀ علامت المپیک نشانه و سَمبل به‌هم‌بستگی ملت‌های پنج قارۀ دنیا است،

فرهنگ فارسی هوشیار

طلایی

پارسی است تلایی زرین و رنگ زر رنگ زرد زر گون ‎ (صفت) منسوب به طلا زرین: انگشتر طلایی، برنگ طلا زرد براق: گیسوان طلایی، (اسم) یکی از انواع رنگهای زرد و براق نوعی اکلیلی. برنگ طلا، زرد براق


المپیک

(صفت اسم) مسابقات و ورزشها و بازیهایی که هر چهار سال یک بار با تشریفات خاص در یونان قدیم انجام میشد، از سال 1896 این مسابقات مجددا معمول گردید و جنبه بین المللی یافت. اکنون مسابقات المپیک هر چهر سال یک بار در پایتخت یکی از کشورهای جهان در رشته های: کشتی بکس وزنه برداری شنا دو و میدانی تیر اندازی دو چرخه سواری سوار کاری اسکی پاتیناژ فوتبال بسکتبال و قایقرانی انجام می شود.

معادل ابجد

وزنه‌بردار طلایی ایران در المپیک 2016

1104

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری