معنی وصل کردن

حل جدول

فارسی به انگلیسی

وصل‌ کردن‌

Throw, Attach, Bonds, Connect, Hitch, Join, Yoke

فارسی به ترکی

وصل کردن‬

bağlamak, birleştirmek

فارسی به عربی

وصل کردن

اوصل، برغی، زوج

فرهنگ فارسی هوشیار

وصل کردن

اپیوختن پیوستن پیوند دادن کرواییدن کلواییدن (مصدر) پیونددادن پیوستن مقابل فصل جدا کردن: ((تو برای وصل کردن آمدی نی برای فصل کردن آمدی. )) (مثنوی)، پیوند زدن بدرخت.

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

وصل کردن

400

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری