معنی ونانه
لغت نامه دهخدا
ونانه. [وَ ن َ / ن ِ] (اِ) نان گرده. (برهان) (لغت نامه ٔ اسدی):
بر خوان وی اندر میان خانه
هم نان تنک بود و هم ونانه.
دقیقی.
فرهنگ عمید
نان گرده، نان تفتان، نان کلفت: بر خوان وی اندر میان خانه / هم نان تنک بود و هم ونانه (دقیقی: ۱۰۸)،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) نان گرده نان کلفت: ((بر خوان وی اندر میان خانه هم نان تنک بود و هم ونانه. )) (دقیقی)
معادل ابجد
112