معنی ویلی برانت (آلمان غربی)

حل جدول

ویلی برانت (آلمان غربی)

برنده نوبل صلح در سال 1971 میلادی


ویلی برانت

برنده نوبل صلح در سال 1971 میلادی


قیلی ویلی

حالتی درونی ناشی از شور و هیجان

لغت نامه دهخدا

ویلی

ویلی. (اِ، از اتباع) تابع قیلی می آید: قیلی ویلی.
- قیلی ویلی رفتن، در تداول، غنج زدن. هوس بسیار داشتن. مشتاق و آرزومندچیزی یا کسی بودن: فلانی دلش برای دختر خوشگل قیلی ویلی میرود. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده).


قیلی ویلی رفتن

قیلی ویلی رفتن. [رَ ت َ] (مص مرکب) قیلی ویلی رفتن یا کردن دل، قند تو دل کسی آب شدن. شایق و مایل به چیزی بودن. خبری خوش شنیدن و از آن مسرور شدن. غنج زدن دل. (فرهنگ فارسی معین).


غربی

غربی. [غ َ] (اِخ) (عمار الَ...) عمار راشدی، متوفی به سال 1251 م. معروف: غربی شاعر و ادیب بود. رجوع به عمار شود. (از اعلام زرکلی چ 1).

فرهنگ فارسی هوشیار

ویلی

قیلی ویلی رفتن. غنج زدن هوس بسیار داشتن مشتاق و آرزومند چیزی یا کسی بودن: ((فلانی دلش برای دختر خوشگل قیلی ویلی میرود. ))


قیلی ویلی

پارسی است غیلی ویلی مورمور (گویش تهرانی) موج موج (گویش گیلکی)


قیلی ویلی رفتن

یا قیلی ویلی رفتن دل. قند تو دل کسی آب شدن شایق و مایل به چیزی بودن خبری خوش شنیدن و از آن مسرور شدن غنج زدن دل.

فرهنگ معین

ویلی

قیلی ویلی رفتن: (عا.) غنج زدن، هوس بسیار داشتن، مشتاق و آرزومند چیزی یا کسی بودن.

فارسی به عربی

غربی

باتجاه الغرب، غربی

ترکی به فارسی

آلمان

آلمان

عربی به فارسی

غربی

باختری , غربی , وابسته به مغرب یا باختر

سخن بزرگان

ویلی نلسون

هنگامی که اندیشههای مثبت را جایگزین اندیشههای منفی کنید، نتایج مثبت را دریافت خواهید کرد.

گویش مازندرانی

ویل ویلی

جنبش بدن

معادل ابجد

ویلی برانت (آلمان غربی)

2043

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری