معنی پاسکال
لغت نامه دهخدا
پاسکال. (اِخ) بلز. مهندس و طبیعی دان و فیلسوف و نویسنده ٔ فرانسه. مولد بسال 1623م.1032/ هَ. ق. در شهر کلرمونت فراند. و وفات در سنه ٔ 1662م.1072/ از هَ. ق. اوان کودکی آثار ذکاء و فطنت در وی پدیدار بود چنانکه بقول خواهرش (ژیلبرت) در دوازده سالگی بدون استعانت از کتابی اولین قضایای هندسه ٔ اقلیدس بشناخت و در شانزده سالگی رساله ای در باب قِطع مخروطات نوشت که مایه ٔ اعجاب دکارت شد. و در هجده سالگی ماشین محاسبه را اختراع کرد و قوانین ثقل هوا و موازنه ٔ سوائل و مثلثات ریاضی و حساب اتفاقات و ضغطه ٔ مائی و غیره از مبتکرات اوست. آثار وی با سادگی و استحکام کلام همراه است و ازینروی در صف اول نثرنویسان فرانسه بشمار آمده است.
پاسکال. (اِخ) ژاکلین. خواهر بلز پاسکال. پیرو عقیده ٔ ژانسنیسم. مولد او در کلرمون بسال 1625م.1034/ هَ. ق. و وفات در سنه ٔ 1661م.1071/ هَ. ق.
پاسکال. (اِخ) ژیلبرت. خواهر بزرگ بلز پاسکال مشهور به مادام پریه وی رساله ای در ترجمه ٔ حیات بلز پاسکال دارد. مولد او بسال 1620م.1209/ هَ. ق. و وفات در سنه ٔ 1687م.1098/ هَ. ق.
پاسکال. (اِخ) گی دُ کرم. آنتی پاپ (باباالدجّال) از سال 1164 تا 1168م.559/ تا 563 هَ. ق.
فرهنگ معین
قانونی در باب انتقال فشار در سیالات (مایعات و گازها). هر فشاری که بر نقطه ای از یک جسم سیال که در حال تعادل است وارد شود عیناً به همه اجزای آن سیال منتقل می شود. (برگرفته از نام بلز پاسکال ریاضی دان، فیزیکدان و نویسنده فرانسوی)، ن [خوانش: [فر.] (اِ.)]
حل جدول
معادل ابجد
114