معنی پاپاخ
لغت نامه دهخدا
پاپاخ. (اِ) قسمی کلاه بزرگ ترکان مایل بتدویر از پوست ناپیراسته ٔ گوسفند با پشم بلند از برون سو.
گون پاپاخ
گون پاپاخ. [گوم ْ] (اِخ) ایلی است از ایلات اطراف مشکین آذربایجان. مرکب از دو هزار خانواده. ییلاق آنها سنبلاق است و به مغان قشلاق میکنند. شغل ایشان زراعت است و از طوایف مختلفه ٔ قوجه بیک محسوب میشوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 108).
پاپاق
پاپاق. (اِ) کلاه قزاقان و بعض قبائل ترک. رجوع به پاپاخ شود.
فرهنگ معین
[تر.] (اِ.) قسمی کلاه بزرگ پشمی.
فرهنگ عمید
نوعی کلاهِ پوستی بزرگ،
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
ترکی کلاه پوستی (اسم) قسمی کلاه بزرگ پشمی.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
606