معنی پاپاسی

لغت نامه دهخدا

پاپاسی

پاپاسی. (اِ) خردترین و کم بهاترین ِ نقود، مانند پشیز و کمتر.
- یک پاپاسی نداشتن، هیچ نداشتن.
- یک پاپاسی نیرزیدن، هیچ نیرزیدن.

فرهنگ معین

پاپاسی

(اِ.) پشیز، مبلغ ناچیز.، یک ~نداشتن هیچ نداشتن.

فرهنگ عمید

پاپاسی

سکۀ کم‌بها، پول‌خرد کم‌ارزش، پول سیاه، پشیز،

حل جدول

پاپاسی

پشیز

سکه کم بها

مبلغ ناچیز

فارسی به انگلیسی

پاپاسی‌

Pittance, Toy, Trappings, Trifle, Truck

فرهنگ فارسی هوشیار

پاپاسی

کمترین و خردترین بها، هیچ نداشتن، یک پاپاسی نداشتن

معادل ابجد

پاپاسی

76

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری