معنی پاپیون

لغت نامه دهخدا

پاپیون

پاپیون. [پی یُن ْ] (فرانسوی، اِ) پروانه. || نوعی دستمال گردن به شکل پروانه.

پاپیون. [یُن ْ] (اِ) نوعی از بوزینه به افریقا، کوتاه بالا و پرقوت با سری بزرگ و دمی کوتاه.

فرهنگ معین

پاپیون

پیرایه ای معمولاً پارچه ای به شکل پروانه، که با کش یا قیطان به یقه یا موی سر بسته می شود، نوار یا روبانی که به شکل پروانه گره خورده است. [خوانش: [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

پاپیون

وسیلۀ تزئینی از جنس پارچه و به شکل پروانه که با کش یا سنجاق به یقه، لباس، یا مو بسته شود،
نوار یا روبانی که به این شکل گره خورده است،

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

پاپیون

شاهپرک، پروانه

معادل ابجد

پاپیون

71

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری