معنی پاکدامنی
لغت نامه دهخدا
پاکدامنی. [م َ] (حامص مرکب) عفت. (مهذب الاسماء). عِفاف. پاکی.
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
پارسایی، پاکی، پرهیزکاری، طهارت، عصمت، عفاف، عفت، ناموس،
(متضاد) آلودهدامنی، بیناموسی
فارسی به انگلیسی
Chastity, Honor, Probity, Virtue
فارسی به عربی
عفه، مزیه
فرهنگ فارسی هوشیار
عمل پاکدامن پاکی عفت عفاف.
معادل ابجد
128