معنی پایتخت کامبوج
حل جدول
بنومپنه
پایتخت کشور کامبوج
پنومپنه
پنوم پنه
مرکز کامبوج
پنومپنه
کامبوج، لائوس
کشوری در شبه جزیره هندوچین
کامبوج ، لائوس
کشوری در شبه جزیره هندوچین
واحد پول کامبوج
ریل
دیکتاتور مخوف کامبوج
پول پوت
شهری در کامبوج
پولیسا مراونگ
لغت نامه دهخدا
کامبوج. [ب ُ] (اِخ) کشوری است در هندوچین واقع بین سیام و لائوس و آنام و کوشنشین و خلیج سیام که 175000 کیلومتر مربع وسعت و 3748000 تن سکنه دارد که غالباً حمیری هستند و بقیه به اهالی تبت و مغول منسوبند. آب و هوایش گرم و رطوبی است و پایتخت آن پنوم پنه است از محصولات و میوه هایش برنج و توتون و پنبه و گلابی وهلو معروف است و ماهی دودی از صادرات کامبوج است.
پایتخت
پایتخت. [ت َ] (اِ مرکب) پاتخت. شهری که پادشاه در آن سکونت دارد و بعربی دارالسلطنه گویند. (غیاث اللغات). قُطب. حاکم نشین. کرسی. کرسی مملکتی.دارالملک. پادشائی. حضرت. واسطه. قاعده (تبریز قاعده آذربیجان است). قاعده ٔ ملک. عاصمه. قصبه. مستقر. مقر. مستقر ملک. نشست. نشست گاه. تختگاه. ام البلاد. سریر. سریرگاه. دارالاماره. دارالمملکه. دار مملکت: ثم عبدالعزیزبن موسی بن نصیر و سریره اشبیله. ثم ایوب بن حبیب اللحمی و سریره قرطبه. (نفخ الطیب ج 1 ص 140).
فارسی به عربی
الخمیر الحمر
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(تَ) (اِمر.) شهری که محل مقر حکومت باشد.
معادل ابجد
1485