معنی پایبند
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
اسیر، پایبست، گرفتار، مقید، اساس، بنیاد، بن، بیخ، پی، دلباخته، هواخواه، خلخال، بخو، زنجیر، کند، بند، دوال،
(متضاد) مجرد
فارسی به انگلیسی
Bound, Dependent, Respecter, Under
معادل ابجد
69