معنی پرتوشناسی

لغت نامه دهخدا

پرتوشناسی

پرتوشناسی. [پ َ ت َ / تُو ش ِ] (حامص مرکب) رادیولژی. (فرهنگستان).


رادیولژیست

رادیولژیست. [ی ُ ل ُ] (فرانسوی، ص مرکب) کسی که دانش پرتوشناسی را بداند و بتواند بکار برد. متخصص استعمال پرتو مجهول در تشخیص و معالجه ٔ ناخوشی. رجوع به رادیولژی شود.


رادیولژی

رادیولژی. [ی ُ ل ُ] (فرانسوی، اِ مرکب) یا پرتوشناسی دانش شناسایی پرتو مجهول یا اشعه ٔ ایکس و استفاده از آن برای امور پزشگی و درمان بیماریها. علم استفاده از اشعه ٔ مجهول برای معالجه و تشخیص ناخوشی.

فرهنگ معین

پرتوشناسی

(پَ تُ ش ِ) (حامص. اِمر.) به کار بردن اشعه ایکس برای تشخیص و معالجه امراض، رادیولوژیوی.


رادیولوژی

(~. لُ) [فر.] (اِمر.) شاخه ای از پزشکی که با استفاده از پرتو ایکس و انواع پرتوها به تشخیص و درمان بیماری کمک می کند، پرتوشناسی (فره).

فرهنگ عمید

پرتوشناسی

مطالعه و تشخیص مرض با استفاده از اشعۀ مجهول، رادیولوژی،


رادیولوژی

استفاده از اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری‌ها، پرتوشناسی،

حل جدول

پرتوشناسی

رادیولوژی


رادیولوژی

پرتوشناسی

واژه پیشنهادی

پرتوشناسی

رادیولوژی

انگلیسی به فارسی

radiology

پرتوشناسی

پرتوشناسی


roentgenology

پرتوشناسی

سوئدی به فارسی

radiologi

پرتوشناسی، رادیولوژی،

معادل ابجد

پرتوشناسی

1029

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری