معنی پرتونگاری
لغت نامه دهخدا
پرتونگاری. [پ َ ت َ / تُو ن ِ] (حامص مرکب) رادیوگرافی. (فرهنگستان). عکاسی با اشعه ٔ مجهول.
فرهنگ معین
(پَ تُ نِ) (حامص. اِمر.) رادیو - گرافی، عکس برداری به وسیله اشعه ایکس.
فرهنگ عمید
عکسبرداری از اعضای بدن و زخمهای درونی برای تشخیص بیماری یا شکستگی استخوان یا پیدا کردن محل اشیای خارجی که وارد بدن شده باشد، رادیوگرافی، عکاسی با اشعۀ ایکس،
حل جدول
رادیوگرافی
فارسی به انگلیسی
Radiography
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) رادیو گرافی عکس برداری بوسیله اشعه ایکس. معمولا در طب برای تشخیص زخمهای درونی یا شکستگی استخوانها از اعضای داخلی بدن بییماران بوسیله دستگاه مخصوصی عکس برداری کنند تا معالجه مریض بهتر میسر شود. از قابلیت نفوذ اشعه ایکس برای رسم تصویر بدین نحو استفاده میشود که بجای صفحه پلاتینو سیانور باریم صفحه حساس عکاسی قرار میدهند. پس از ظهورملاحظه میشود که صفحه حساس متا ء ثر شده روی کلیشه منفی تصویر عضو مورد نظر منعکس میگردد. این عمل را اصطلاحا رادیوگرافی نیز گویند.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
889