معنی پرجمعیت ترین شهر ولز
حل جدول
اطلاعات عمومی
نیویورک
پرجمعیت ترین زبان دنیا
چینی
پرجمعیت ترین جزیره جهان
جزیره جاوه
پرجمعیت ترین کشور جهان
چین
پرجمعیت ترین کشور آفریقا
نیجریه
واژه پیشنهادی
شانگهای
پرجمعیت ترین شهر ایالت آریزونا
فینیکس
پرجمعیت ترین کشور اسلامی
اندونزی
لغت نامه دهخدا
پرجمعیت. [پ ُ ج َ عی ی َ] (ص مرکب) (عامیانه، جائی...) که مردم بسیار در آن گرد آمده باشند چنانکه خانه ای و شهری و محلتی...
ولز
ولز. [وِ ل ِزز / ل ِ] (اِ صوت) از اتباع جِلِز (جِلِز و ولز). در تداول، حکایت صوت سرخ شدن وسوختن ماده ٔ غذائی بر روی آتش یا در روغن گداخته.
- جلز و ولز کردن، آوای سوختن و سرخ شدن مواد غذایی بر آتش یا در روغن گداخته.
- || از ستمی یا المی یا بروز ناملایمی نالیدن.
- || اظهار ناراحتی و درد کردن. (از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده).
ولز. [وِ] (اِخ) هربرت جرج (1866- 1946 م.). مورخ و منتقد و داستان نویس بزرگ انگلیسی.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) جایی که مردم بسیار در آن گرد آمده باشند مقابل کم جمعیت: شهر پر جمعیت.
معادل ابجد
1933