معنی پرخوری

لغت نامه دهخدا

پرخوری

پرخوری. [پ ُ خوَرْ / خُرْ ری] (حامص مرکب) رجوع به پرخوارگی شود.

فرهنگ عمید

پرخوری

بسیار خوردن،

حل جدول

فارسی به انگلیسی

پرخوری‌

Crapulence, Gluttony, Repletion, Voracity

معادل ابجد

پرخوری

1018

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری