معنی پرستار بچه

حل جدول

فارسی به انگلیسی

پرستار بچه‌

Baby Sitter, Nurse, Nursemaid

فارسی به آلمانی

پرستار بچه

Kindermädchen [noun]

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

پرستار بچه

873

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری