معنی پرمنفعت

لغت نامه دهخدا

پرمنفعت

پرمنفعت. [پ ُ م َ ف َ ع َ] (ص مرکب) پرسود. که سود بسیار دارد. که نفع بسیار دهد:
صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت
میوه ٔ شیرین دهد پرمنفعت.
مولوی.

فرهنگ عمید

پرمنفعت

پرسود، پرفایده: صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت / میوۀ شیرین دهد پرمنفعت (مولوی: لغت‌نامه: پرمنفعت)،

حل جدول

پرمنفعت

نان و آب‌دار

مترادف و متضاد زبان فارسی

پرمنفعت

پرسود، پرمداخل، سودآور، سودبخش، نافع،
(متضاد) کم‌فایده

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

پرمنفعت

مربح، مفید

معادل ابجد

پرمنفعت

842

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری