معنی پرن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
دیبای منقش و لطیف، پل، مرز. [خوانش: (پَ رَ) (اِ.)]
(پَ رَ) (ق.) گذشته، پیشین.
(~.) (اِ.) نک پروین.
فرهنگ عمید
(نجوم) = پروین: متفرق بنات نعش از هم / به هم اندر خزیده نجم پرن (مسعودسعد: ۳۳۳)،
پرنیان
گذشته، پیشین،
(اسم) دیروز، روز گذشته،
حل جدول
ستاره پروین
نام های ایرانی
دخترانه، پروین
گویش مازندرانی
معادل ابجد
252