معنی پروک

لغت نامه دهخدا

پروک

پروک. [پ ِ] (فرانسوی، اِ) کلاه گونه که از موی عاریه ساخته در مصر و ایران قدیم و اروپا بکار میبردند. پروک دو شو. کلاه موی. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی). کلاه گیس.

حل جدول

پروک

کلاه گیس

گویش مازندرانی

پروک

پلک زدن – به آوردن چیزی هم چون پلک چشم – محل اتصال مژه به...

مچاله، جمع شده، کز کرده، افسرده دل

معادل ابجد

پروک

228

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری