معنی پست شدن
لغت نامه دهخدا
پست شدن. [پ َ ش ُ دَ] (مص مرکب) فرود شدن. سَفال. سُفول. هُفات. انهفات. (منتهی الارب). || ویران شدن. منهدم گشتن. فرود آمدن. خراب شدن:
دیوار کهن گشته نه بردارد پادیر
یک روز همه پست شود رنجش بگذار.
رودکی.
شدی باره ٔ دژ هم آنگاه پست
نماندی در او جایگاه نشست.
فردوسی.
در باغهای پست شده هم بدین امید
نونوهمی بنفشه نشانند و نسترن.
فرخی.
حل جدول
دنایت
فارسی به ترکی
âdileşmek
فارسی به عربی
تذلل
فرهنگ فارسی هوشیار
ویران شدن، منهدم گشتن
معادل ابجد
816