معنی پسرسام

حل جدول

لغت نامه دهخدا

دورشاسپ

دورشاسپ. (اِخ) جد پنجم گرشاسب، در اوستا و بندهشن نسب گرشاسب چنین آمده: گرشاسب پسر اترت، پسرسام، پسر تورگ، پسر سپانیاسپ، پسر دورشاسپ، پسر تورگ، پسر فریدون. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی ص 417).

معادل ابجد

پسرسام

363

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری