معنی پسوند ساینده

حل جدول

پسوند ساینده

سای، سا


پسوند شباهت

آسا
وار
سا
فش
وش
پسوند در زبان‌شناسی، تکواژ وابسته‌ایست که به پایان واژه‌ای می‌چسبد. گزینه های فوق در زبان فارسی پسوند شباهت هستند.


پسوند محافظت، پسوند نگهداری

بان

لغت نامه دهخدا

ساینده

ساینده. [ی َ دَ / دِ] (نف) آنکه چیزی ساید:
ساینده ٔ چیزی همان بساید
زینسان که بجنبش بسود ما را.
ناصرخسرو (دیوان چ عبدالرسولی، قسمت مقطعات ص 31).

فارسی به عربی

ساینده

ماده حاکه، مشبک

فارسی به آلمانی

ساینده

Abreibend, Abschleifend

فرهنگ معین

ساینده

(یَ دِ) (ص فا.) آن چه که چیزی را می ساید و نرم می کند.


پسوند

(پَ وَ) (اِ.) نک پساوند.

فرهنگ عمید

ساینده

آن‌که چیزی را بساید،


پسوند

در دستور زبان، حروفی که در آخر بعضی کلمات افزوده می‌شود و در معنی آن‌ها تصرف می‌کند، مانند «وار» در کلمات بنده‌وار، پری‌وار، شاهوار و «ین» در کلمات زرین، سیمین، نمکین و «بان» در کلمات باغبان، دربان، دشتبان

فرهنگ فارسی هوشیار

ساینده

آنکه چیزی را میساید و نرم میکند طحان


پسوند

پساوند

فارسی به انگلیسی

فارسی به ایتالیایی

پسوند

desinenza

suffisso

معادل ابجد

پسوند ساینده

252

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری