معنی پسوند عضویت

حل جدول

لغت نامه دهخدا

عضویت

عضویت. [ع ُ وی ی َ] (ع مص جعلی، اِمص) عضو بودن. کارمند بودن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به عضو شود.


عضویت یافتن

عضویت یافتن. [ع ُ وی ی َ ت َ] (مص مرکب) کارمند اداره یا وزراتخانه یا بنگاه یا انجمن و یا حزبی شدن. عضو شدن. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به عضویت شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

عضویت

هموندی

فارسی به عربی

عضویت

زماله، عضویه


عضویت دادن

سجل

فرهنگ معین

عضویت

(عُ یَّ) [ازع.] (مص جع.) عضو بودن، کارمند شدن.


پسوند

(پَ وَ) (اِ.) نک پساوند.

فرهنگ فارسی هوشیار

عضویت

ساخته ی فارسی گویان هموندی کار مندی (مصدر) عضو بودن کارمند شده.


پسوند

پساوند

فارسی به آلمانی

عضویت

Kameradschaft [noun]

فرهنگ عمید

پسوند

در دستور زبان، حروفی که در آخر بعضی کلمات افزوده می‌شود و در معنی آن‌ها تصرف می‌کند، مانند «وار» در کلمات بنده‌وار، پری‌وار، شاهوار و «ین» در کلمات زرین، سیمین، نمکین و «بان» در کلمات باغبان، دربان، دشتبان

فارسی به انگلیسی

فارسی به ایتالیایی

پسوند

desinenza

suffisso

معادل ابجد

پسوند عضویت

1408

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری