معنی پسوند کوچکی

حل جدول

پسوند کوچکی

که، کی، چه


پسوند شباهت

آسا
وار
سا
فش
وش
پسوند در زبان‌شناسی، تکواژ وابسته‌ایست که به پایان واژه‌ای می‌چسبد. گزینه های فوق در زبان فارسی پسوند شباهت هستند.

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

کوچکی

‎ خردی صغیری، کم وسعتی و کم حجمی، اندکی قلت، کم سنی، بندگی فرمانبرداری: در کوچکی و خدمتگزاری حاضرم.


پسوند

پساوند

لغت نامه دهخدا

کوچکی

کوچکی. [چ َ / چ ِ] (حامص) صغر و خردی. (ناظم الاطباء). خردی. صغیری. (فرهنگ فارسی معین). صغر.مقابل بزرگی و عظم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): قلظقه، کوچکی اندام. (منتهی الارب). || کم وسعتی. کم حجمی. || اندکی. قلت. || کم سنی. (فرهنگ فارسی معین). کودکی. بچگی. طفولیت.
- امثال:
آدم از کوچکی بزرگ می شود، برای نیل به مقامات بلند شروع از رتبه های پست عیب نیست. تحمل تحقیر برای نیل به مقامات عالی سزاوار است. (امثال و حکم ج 1 ص 21).
|| حقارت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || در تداول عامه، بندگی. فرمانبرداری: در کوچکی و خدمتگزاری حاضرم. (فرهنگ فارسی معین).

مترادف و متضاد زبان فارسی

کوچکی

حقارت، کم‌حجم، طفولیت، خردی

فرهنگ معین

کوچکی

(~.) (حامص.) صغر، خردی.


پسوند

(پَ وَ) (اِ.) نک پساوند.

فرهنگ عمید

کوچکی

کوچک بودن،
خردی،


پسوند

در دستور زبان، حروفی که در آخر بعضی کلمات افزوده می‌شود و در معنی آن‌ها تصرف می‌کند، مانند «وار» در کلمات بنده‌وار، پری‌وار، شاهوار و «ین» در کلمات زرین، سیمین، نمکین و «بان» در کلمات باغبان، دربان، دشتبان

فارسی به عربی

فارسی به انگلیسی

فارسی به ایتالیایی

پسوند

desinenza

suffisso

معادل ابجد

پسوند کوچکی

181

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری