معنی پشتکار

فرهنگ عمید

پشتکار

سعی و کوشش در کار،
قوۀ انجام دادن و به پایان رساندن کاری،
استقامت و پایداری در پیش‌بردن امری،

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

پشتکار

اراده، استقامت

فارسی به انگلیسی

پشتکار

Application, Diligence, Drive, Enterprise, Industriousness, Industry, Perseverance, Persistence


دارای‌ پشتکار

Single-Minded


با پشتکار

Assiduous, Industriously, Stalwart, Studiously


پشتکار (عامیانه‌)

Push, Snap


پشتکار داشتن‌

Persevere, Persist


پشتکار(عامیانه‌)

Steam

فرهنگ فارسی هوشیار

پشتکار

سعی وکوشش در کار، پشت کار

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

معادل ابجد

پشتکار

923

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری