معنی پمپ رنگ‌ پاشی

حل جدول

پمپ رنگ‌ پاشی

پیستوله


پمپ

تلمبه

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

پمپ

فرانسوی باد کش (اسم) تلمبه یا پمپ بنزین. محلی که بصاحبان وسایل نقلیه و مانند آن بنزین فروشند.


سم پاشی

زهر پاشی


عطر پاشی

گلابپاشی بویه پاشی عمل عطر پاش عطر بیزی.

گویش مازندرانی

تیم پاشی

تخم پاشی – بذرپاشی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پمپ

مکنده، تلمبه

لغت نامه دهخدا

آب پاشی

آب پاشی. (حامص مرکب) عمل آب پاشیدن بر گل و جز آن.


تخم پاشی

تخم پاشی. [ت ُ] (حامص مرکب) تخم افشانی. رجوع به همین کلمه شود.


تبسم پاشی

تبسم پاشی. [ت َ ب َس ْ س ُ] (حامص مرکب) تبسم افشانی. خندان بودن. شکفته بودن:
ز گرد وحشت ما تیره بختان فیض میجوشد
تبسم پاشی صبح است، چین دامن شبها.
میرزا بیدل (از بهار عجم) (از آنندراج).
رجوع به تبسم و دیگر ترکیب های آن شود.

فرهنگ معین

پمپ

(پُ) [فر.] (اِ.) دستگاهی برای جابه جا کردن مایعات، تلمبه.

فرهنگ عمید

پمپ

آلت یا دستگاهی برای رسانیدن مایع یا هوای پرفشار به داخل چیزی یا خارج ساختن مایع و هوا از داخل آن، تلمبه،

کلمات بیگانه به فارسی

پمپ

مکنده

فارسی به ایتالیایی

پمپ

pompa

معادل ابجد

پمپ رنگ‌ پاشی

627

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری