معنی پولادین
لغت نامه دهخدا
پولادین. (ص نسبی) برنگ پولاد. فولادی. پولادی:
چون سنجق شاهیش بجنبد
پولادین صخره را بسنبد.
نظامی.
فرهنگ معین
ساخته شده از پولاد، بسیار محکم، نیرومند. [خوانش: (ص نسب.)]
فرهنگ عمید
آنچه از پولاد ساخته شود،
به رنگ پولاد،
[مجاز] هرچیز سخت و محکم،
حل جدول
روهنی
فارسی به انگلیسی
Damask, Steel, Steely
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به پولادین ساخته از پولاد فولادی فولادین: } مجرمانرا تن پولادی فرسوده شدی گر تو اندر خور هر جرم دهی باد افرا ء. { (فرخی)، برنگ پولاد فولادی. منسوب به پولاد، فولادی
معادل ابجد
103