معنی پُست فیس بوکى

حل جدول

پُست فیس بوکى

استتوس

استاتوس


تأیید فیس بوکى

لایک


پُست

اداره نامه رسانی


فیس

افاده و غرور.

افاده

فدراسیون جهانی اسکی

افاده، غرور

لغت نامه دهخدا

فیس

فیس. (اِ) کلاه سرخ ترکمانان عثمانی. (یادداشت مؤلف).

فیس. (اِ) تکبر. غرور. افاده. (فرهنگ فارسی معین). عجب. کبر. بطر. (یادداشت مؤلف). لاف زدن. خودستایی. (یادداشت دیگر).


فیس کردن

فیس کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) افاده کردن. کبر نمودن. خودنمایی. لاف زدن. (یادداشت مؤلف). رجوع به فیس شود.

گویش مازندرانی

فیس

خودپسندی و فیس، صدای بیرون آمدن باد از سوراخی کوچک

فرهنگ معین

فیس

(اِ.) (عا.) تکبر، غرور.

فرهنگ عمید

فیس

ناز،
غرور، تکبر، افاده،

فرهنگ فارسی هوشیار

فیس

(اسم) تکبر غرور.

معادل ابجد

پُست فیس بوکى

640

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری