معنی پکن

لغت نامه دهخدا

پکن

پکن. [پ ِ ک َ] (اِخ) خانبالغ. رجوع به پکینگ شود.

فرهنگ معین

پکن

(پَ کَ) (اِ.) نک ارزن.

حل جدول

پکن

پایتخت کشور چین


میدان اصلی پکن

تیان آنمن


نام قدیم پکن

خانبالغ

خان بالغ


از معابد شهر پکن

معبد آسمان


نام قدیم پکن پایتخت چین

خانبالغ

خان بالغ


دالیان، هنگ کنگ، شانگهای، پکن

شهری در چین

فرهنگ فارسی هوشیار

پکن

(اسم) ارزن.

واژه پیشنهادی

نام قدیم پکن

نام قدیم پکن خان بالغ نیست بلکه خان بالغ هستش به معنی چشمه خان کلمه ترکی هست

خانبالغ


بزرگترین و زیباترین معبد پکن

معبد بهشت


قدیمی‎ ترین مسجد در شهر پکن

مسجد نیوجی چین

معادل ابجد

پکن

72

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری