معنی پیاده روی
لغت نامه دهخدا
پیاده روی. [دَ / دِ رَ] (حامص مرکب) عمل پیاده رونده. رفتن غیر سواره.طی طریق با پای بی مرکب. راه پیمودن بی بر نشستی.
فرهنگ عمید
راه رفتن پیاده،
گردش پیاده،
حل جدول
تمشی
فارسی به انگلیسی
Hike, Tramp, Walk, Walking
فارسی به ترکی
yürümek; yürüyüş yapmak
فارسی به عربی
زیاده، مشی
تعبیر خواب
اگر در خواب، در مکانی زیبا مشغول قدم زدن باشید، بیانگر آن است که ثروتی به دست میآورید. اگر خواب ببینید هنگام شب مشغول پیادهروی هستید، به این معنا است که به اهداف خود نمیرسید - آنلی بیتون
فرهنگ فارسی هوشیار
عمل پیاده رو (نده) طی طریق با پای خود رفتن بدون مرکب.
فارسی به آلمانی
Gehend
معادل ابجد
238