معنی پیدایش

لغت نامه دهخدا

پیدایش

پیدایش. [پ َ / پ ِ ی ِ] (اِمص) اسم از پیدا شدن. و از آن مشتقی نیست. اسم مصدر از پیدا شدن. عمل پیدا شدن. ظهور. تکون. تکوین. || سِفْر پیدایش، سِفْر تکوین. (تورات) «یعنی کتاب موجود شدن و یا خلقت ممکنات. نخستین کتابی است از کتب عهد عتیق و اسم عبری این کتاب بر شیث است یعنی در ابتدا و همان است اول لفظی که آن کتاب بدان شروع میشود...». (قاموس کتاب مقدس).

فرهنگ معین

پیدایش

ظهور، پدیدار گشتن، خلقت، آفرینش. [خوانش: (پَ یِ) (اِمص.)]

فرهنگ عمید

پیدایش

آشکار شدن، پدیدار گشتن، پیدایی،
خلقت، هستی، وجود،

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیدایش

احداث، ایجاد، بروز، پیدایی، تکون، تکوین، طلوع، ظهور، وقوع

فارسی به انگلیسی

پیدایش‌

Advent, Appearance, Birth, Emergence, Genesis, Occurrence, Rise

فارسی به عربی

پیدایش

بناء تحتی، ظهور، ولاده

فرهنگ فارسی هوشیار

پیدایش

پدیدار گشتن

فارسی به آلمانی

پیدایش

Erscheinung, Geburt (f), Herkunft (f), Genesis [noun]

معادل ابجد

پیدایش

327

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری