معنی پیشاور
لغت نامه دهخدا
پیشاور. [وَ / وُ] (اِخ) پشاور. پیشاوور. شهرمعروف ناحیت پنجاب به پاکستان. شهری است از پاکستان غربی واقع در ایالت شمال غربی در سرحد افغان و دارای موقع نظامی مهم و 125 هزار سکنه. رجوع به کلمه ٔ برشاور در جهانگشای جوینی ج 2 ص 140 و حاشیه ٔ آن و کلمه ٔپور و شاپور در کتاب رودکی تألیف نفیسی ج 1 ص 168 شود. شهری بر سر شاهراه فلات ایران بجلگه ٔ هند شمالی و از مراکز مهم نشر زبان و ادبیات فارسی در دوره های بعد از اسلام. شهری در منتهای شمال شرقی خطه ٔ پنجاب نزدیک سرحد افغانستان، روی نهر کابل و در 220 هزارگزی شهر کابل. این شهر مدت مدیدی جزء افغانستان و مرکز ایالت نیمه مستقلی بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی).
پیشاوور
پیشاوور. (اِخ) پیشاور. پشاور. رجوع به پشاور و پیشاور شود.
فرشاور
فرشاور. [ف َ وَ] (اِخ) از شهرهای سند. (نزهه القلوب حمداﷲ مستوفی ص 259). پیشاور. رجوع به پیشاور شود.
حل جدول
شهری در پاکستان
پیشاور،راولپندی،لاهور، اسلام آباد، کراچی
شهری در پاکستان
پیشاور ،راولپندی ،لاهور ، اسلام آباد ، کراچی ، کویته
شهری در پاکستان
شهری در پاکستان
پیشاور
پیشاور، راولپندی، لاهور، اسلام آباد، کراچی
از شهرهای پاکستان
پیشاور
شهر پاکستان در مرز افغانستان
پیشاور
فارسی به انگلیسی
Bait
واژه پیشنهادی
احمد ادیب پیشاوری
احمد ادیب پیشاوری
پر قدمت ترین شهر در قاره آسیا
پیشاور
از شهرهای پاکستان
پیشاور
معادل ابجد
519