معنی پیشواز
لغت نامه دهخدا
پیشواز. [ش ْ] (اِ مرکب) پیشباز. استقبال.استقبال کردن و استقبال کننده. (غیاث):
بهار آمد از باغ فردوس باز
می و نغمه را فرض شد پیشواز.
ملاطغرا (از آنندراج).
|| (ص مرکب) جلو گشاده که قسمت قدامی آن چاک باشد و باز (جامه). قبای پیشواز؛ قسمی قبا که ظاهراً از گریبان تا دامان چاک داشته است مقابل بغل بند (آنندراج):
فروغ لاله ٔ گلشن بسیمای تو می زیبد
قبای پیشواز گل ببالای تو می زیبد.
محسن تأثیر (از آنندراج).
قبا بر روی فرجی و خرمی و پیشواز مپوشید. (نظام قاری ص 169).
چنین که دکمه ٔ لؤلؤ به پیشواز بود
بجیب فکرت من از معانیست درر.
نظام قاری.
فرهنگ معین
(اِمر.) = پیشباز: استقبال.
فرهنگ عمید
پیشباز
حل جدول
استقبال
مترادف و متضاد زبان فارسی
استقبال، پیشباز،
(متضاد) بدرقه
تعبیر خواب
۱ـ اگر خواب ببینید جمعی به پیشواز شما آمده اند، علامت آن است که میان آشنایان و بیگانگان شهرتی به دست می آورید.
۲ـ اگر خواب ببینید خود به استقبال کسی می روید، علامت آن است که طبخ خونگرم سازش پذیری شما با دیگران، جواز ورود شما به هر مکانی خواهد بود. - آنلی بیتون
گویش مازندرانی
استقبال – به استقبال رفتن
فرهنگ فارسی هوشیار
استقبال کردن، استقبال کننده
معادل ابجد
326