معنی پیشوند ده تایی

واژه پیشنهادی

ده تایی

دَهگانه

لغت نامه دهخدا

پیشوند

پیشوند. [وَ] (اِ مرکب) پیشاوند. مزید مقدمی که در آغاز کلمه ٔ دیگر درآید و تصرفی در معنی آن کند.


تایی وان

تایی وان. (اِخ) نامی است که ژاپنیها به «فرمز» میدهند. رجوع به «فرمز» شود.


ده ده

ده ده. [دَه ْ دَه ْ] (ق مرکب) ده تا ده تا. || (ص مرکب) زر بی عیب و خالص. (از برهان) (آنندراج). طلا و زر خالص تمام عیار بی عیب. دهدهی. (از ناظم الاطباء). و رجوع به دهدهی شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

پیشوند

(اسم) کلمه ای که در آغاز کلمه دیگر درآید و کمایش تصرفی در معنی آن کند مقابل پسوند. توضیح استعمال این کلمه مستحدث و در در عصر ما معمول شده. یا پیشوند فعل. کلمه ای که آغاز فعل در آید و کما بیش تصرفی در معنی آن کند.


سه تایی

(صفت) منسوب به سه تا سه عددی یا اجسام سه تایی. اجسامی که از سه عنصر ساخته شده باشند.

فارسی به انگلیسی

فرهنگ معین

پیشوند

(وَ) (اِمر.) نک پیشاوند.

فرهنگ عمید

پیشوند

در دستور زبان، کلمه یا حرفی که در اول کلمۀ دیگر درآید و معنی آن را تغییر دهد، مانند «بر»، «بی»، «فر»، «فرو»، «نا»، و «هم»، در کلمات «برانگیختن»، «بیدل»، «فراخور»، «فرومایه»، «ناتوان»، و «هم‌نشین»،

فارسی به عربی

پیشوند

بادیه


نوزده تایی

تسعه عشر


چهار تایی

رباعی الاطراف

گویش مازندرانی

همه تایی

همگانی، همگی

معادل ابجد

پیشوند ده تایی

802

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری