معنی پیشکشی

لغت نامه دهخدا

پیشکشی

پیشکشی. [ک َ / ک ِ] (ص نسبی) هدیه. تقدیمی. پیشکش. رجوع به پیشکش شود.

حل جدول

پیشکشی

هدیه، ارزانی

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

پیشکشی

(صفت) هدیه تقدیمی پیشکش: چند روز او را مهلت دهند که پیشکشی سامان کرده بدرگاه معلی آید.

فارسی به آلمانی

پیشکشی

Gabe (f), Geschenk (n)

واژه پیشنهادی

پیشکشی

اهدایی

معادل ابجد

پیشکشی

642

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری